مثال سیگاری روشن
مانده ام میان انگشتان روزگار
نه میکشد
نه خاموش میکند
به گمانم
فراموش کرده است
که میسوزم
صادق نادری
........................................
خواستن که راحت است
همه ما به سنی رسیده ایم که خواستن را بلدیم
اما گاهی مهم یادگرفتن نخواستن است
که بلد باشیم که و چه را نخواهیم ...
که بلند باشیم چه کسانی و چه چیزهایی را از آن ما نیستند
که بلد باشیم هستند ، اما نه برای آنکه ما آنها را داشته باشیم
هستند که آن و مال دیگران باشند و همه حرمت و زیباییشان برای ما به نداشتن آنها است
زور بی جا زدن است تلاش برای داشتنشان ..
حتی اگر خواستنشان زمان زیادی از روزگارمان را در اختیار گرفته باشد
زمان بیشتری را باید برای یادگیری نخواستنشان صرف کنیم ...
صرف هنر نخواستن ..
نخواستن هر آنجه و هر آنکه از جنس داشتن نیست ...
حداقل برای ما ...
مارال مشگل گشا
.......................................